امروز میخواهم به بهانه ویدئو جدید مهران مدیری و واکنش تند هوا داران شهرام همایون مطلبی را بنویسم که خیلی وقت پیش قصد نوشتن آن را داشتم ولی نشد
قضیه مربوط به جوی است که در بالاترین شکل میگیرد بالاترینی که به نوعی نماینده افکار عمومی مخالفان جمهوری اسلامی در فضای مجازی شده است ( البته نه نماینده همه) . همه شما حتما این جمله معروف آقای خامنه ای را شنیده اید "جذب حد اکثری و دفع حد اقلی" بیایید بنگریم که کدامیک بیشتر به این جمله وابسته هستیم . حکومتگران ایران که همه نوع ابزار اطلاعاتی وسرکوب را در اختیار دارند و همواره میتوانند با در اختیار داشتن سرمایه بی پایان نفت هواداران و مزد بگیرانی را در اختیار داشته باشند یا یک جنبش اجتماعی که تمام سرمایه اش اعضا و افرادی است که در این جنبش حضور دارند از افراد معمولی جامعه گرفته تا هنرمندان و افراد سیاسی و و اساتید دانشگاهی.
با نگاهی به تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی به روشنی میتوان دید که یکی از دلایل عدم موفقیت گروههای مخالف و اپوزوسیون عدم توجه به همین نکته است که رمز موفقیت در اتحاد خلاصه میشود و همه باید تما تلاش خود را به کار گیرند تا هرچه میتوانند در این امر بکوشند.
پس از انتخابات ریاست جمهوری و شکل گیری جنبش سبز که یکی از دستاورد هایش ایجاد همین همدلی و همگرایی بوده است نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را به کار بسته اند تا هرچه میتوانند در بین گروهای مخالف به اختلاف افکنی بپردازند .در ابتدا سعی داشتند تا میان رهبران اعتراضات یعنی آقایان موسوی و کروبی از یکسو و آقای خاتمی از سوی دیگر با جعل اخباری مانند نامه خاتمی به رهبری اختلاف افکنی کنند. و پروژه دیگر آنان ایجاد اختلاف میان هموطنان در داخل و خارج از کشور بوده واست. که تا اینجا با هوشیاری این آقایان و سخنان و بیانیه های به موقع ایشان و به مدد رسانه ها وشبکه های مجازی این نقشه ها نقش بر آب شده است.
پس از شکست در پروژه اول نیروهای امنیتی بی شک در پی ایجاد اختلاف و تفرقه در بدنه جنبش اعتراضی بر آمده اند و بیشتر سعی دارند تا افرا سر شناس را از درون جنبش اجتماعی بیرون بیاندازند و برای ین منظور بی شک خود را در نقش هواداران دوآتشه همه گروها در خواهند آورد از هواداری سر سختانه موسوی و کروبی تا نقش سلطنت طلب به خود گرفتن تا فرو رفتن در قالب مجاهد و کمونویست و آخری هم میتوان رد پای ایشان را در هواداری بی منطق از جناب شهرام همایون دید ( البته منظور این نیست که هر کس از ایشان حمایت میکند مامور اطلاعات است اما مطمئننا در بین ایشان افرادی از این گروه دیده میشود ) که قصد دارند تا افراد هنرمندی مانند مهران مدیری را که اکنون در فضای به شدت خفه قان آور ایران توانسته است با زیرکی و در برنامه طنز حرف دل همه ما را در خانه تک تک ایرانیان ببرد را طرد کنند نمونه این تحرکات را میتوان در مورد نیک آهنگ کوثر دید که عده ای آنچنان به هواداری از میرحسین موسوی به او حجمه آوردند که گویی جنایتی نا بخشودنی مرتکب شده است. یا حتی میتوان به مواردی مانند حمله به وتبالیستها یی که با احمدی نژاد بازی کردند اشاره کرد.
پس باید همواره مراقب حیله های این آقایان بود . بعید نیست که همین ردا عکسی از علی کریمی همراه با احمدی نژاد در ایی منتشر شود و سیل احانت ها و توهین ها به او در بالاترین سرازیر گردد.
البته ذکر این نکته نیز ظروری است که بسیاری از ما در این دامها میافتیم و آب به آسیاب دشمن میریزیم بیخودی و با انتشار یک عکس به افراد حمله میکنیم و آنان را خائن و شریک جنایات دولت مینامیم بیایید این شعار را سرلوحه کار خود قرار دهیم( جذب حد اکثری و دفع حد اقلی)
اما سوالاتی در ارتباط با شهرام همایون
البته جای سوال از این آقایان و همچنین طرفداران صادق و حقیقی شهرام همایون که به نظر اینجانب در دام اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی گرفتار آمده اند باقی میاند که :مگر شهرام همایون معیار وطن پرستی است که مهران مدیری را به دلیل مسخره کردن او وطنفروش میخوانید ایا هرکس با شهرام همایون مخالف باشد مامور اطلاعاتی جمهوری اسلامی است؟ تفاوت این استدلال شما با استدلال کیهان که تمام مخالفین جمهوری اسلامی را مامور موساد و سیا میداند در چیست؟ آیا نمیشود که شخصی هم از شهرام همایون خوشش نیاید و هم با دولت ایران مشکل داشته باشد؟ بر فرض که اصلا مهران مدیری این برنامه را به فرموده ارکان نظام انجام داده باشد آیا این عمل ازارزشهای کار بی نظیر قهوه تلخ کم میکند که تحدید به تحریم و یا کپی کردن آن میکنید ؟
قضیه مربوط به جوی است که در بالاترین شکل میگیرد بالاترینی که به نوعی نماینده افکار عمومی مخالفان جمهوری اسلامی در فضای مجازی شده است ( البته نه نماینده همه) . همه شما حتما این جمله معروف آقای خامنه ای را شنیده اید "جذب حد اکثری و دفع حد اقلی" بیایید بنگریم که کدامیک بیشتر به این جمله وابسته هستیم . حکومتگران ایران که همه نوع ابزار اطلاعاتی وسرکوب را در اختیار دارند و همواره میتوانند با در اختیار داشتن سرمایه بی پایان نفت هواداران و مزد بگیرانی را در اختیار داشته باشند یا یک جنبش اجتماعی که تمام سرمایه اش اعضا و افرادی است که در این جنبش حضور دارند از افراد معمولی جامعه گرفته تا هنرمندان و افراد سیاسی و و اساتید دانشگاهی.
با نگاهی به تاریخ سی ساله جمهوری اسلامی به روشنی میتوان دید که یکی از دلایل عدم موفقیت گروههای مخالف و اپوزوسیون عدم توجه به همین نکته است که رمز موفقیت در اتحاد خلاصه میشود و همه باید تما تلاش خود را به کار گیرند تا هرچه میتوانند در این امر بکوشند.
پس از انتخابات ریاست جمهوری و شکل گیری جنبش سبز که یکی از دستاورد هایش ایجاد همین همدلی و همگرایی بوده است نیروهای اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی تمام تلاش خود را به کار بسته اند تا هرچه میتوانند در بین گروهای مخالف به اختلاف افکنی بپردازند .در ابتدا سعی داشتند تا میان رهبران اعتراضات یعنی آقایان موسوی و کروبی از یکسو و آقای خاتمی از سوی دیگر با جعل اخباری مانند نامه خاتمی به رهبری اختلاف افکنی کنند. و پروژه دیگر آنان ایجاد اختلاف میان هموطنان در داخل و خارج از کشور بوده واست. که تا اینجا با هوشیاری این آقایان و سخنان و بیانیه های به موقع ایشان و به مدد رسانه ها وشبکه های مجازی این نقشه ها نقش بر آب شده است.
پس از شکست در پروژه اول نیروهای امنیتی بی شک در پی ایجاد اختلاف و تفرقه در بدنه جنبش اعتراضی بر آمده اند و بیشتر سعی دارند تا افرا سر شناس را از درون جنبش اجتماعی بیرون بیاندازند و برای ین منظور بی شک خود را در نقش هواداران دوآتشه همه گروها در خواهند آورد از هواداری سر سختانه موسوی و کروبی تا نقش سلطنت طلب به خود گرفتن تا فرو رفتن در قالب مجاهد و کمونویست و آخری هم میتوان رد پای ایشان را در هواداری بی منطق از جناب شهرام همایون دید ( البته منظور این نیست که هر کس از ایشان حمایت میکند مامور اطلاعات است اما مطمئننا در بین ایشان افرادی از این گروه دیده میشود ) که قصد دارند تا افراد هنرمندی مانند مهران مدیری را که اکنون در فضای به شدت خفه قان آور ایران توانسته است با زیرکی و در برنامه طنز حرف دل همه ما را در خانه تک تک ایرانیان ببرد را طرد کنند نمونه این تحرکات را میتوان در مورد نیک آهنگ کوثر دید که عده ای آنچنان به هواداری از میرحسین موسوی به او حجمه آوردند که گویی جنایتی نا بخشودنی مرتکب شده است. یا حتی میتوان به مواردی مانند حمله به وتبالیستها یی که با احمدی نژاد بازی کردند اشاره کرد.
پس باید همواره مراقب حیله های این آقایان بود . بعید نیست که همین ردا عکسی از علی کریمی همراه با احمدی نژاد در ایی منتشر شود و سیل احانت ها و توهین ها به او در بالاترین سرازیر گردد.
البته ذکر این نکته نیز ظروری است که بسیاری از ما در این دامها میافتیم و آب به آسیاب دشمن میریزیم بیخودی و با انتشار یک عکس به افراد حمله میکنیم و آنان را خائن و شریک جنایات دولت مینامیم بیایید این شعار را سرلوحه کار خود قرار دهیم( جذب حد اکثری و دفع حد اقلی)
اما سوالاتی در ارتباط با شهرام همایون
البته جای سوال از این آقایان و همچنین طرفداران صادق و حقیقی شهرام همایون که به نظر اینجانب در دام اطلاعاتی و امنیتی جمهوری اسلامی گرفتار آمده اند باقی میاند که :مگر شهرام همایون معیار وطن پرستی است که مهران مدیری را به دلیل مسخره کردن او وطنفروش میخوانید ایا هرکس با شهرام همایون مخالف باشد مامور اطلاعاتی جمهوری اسلامی است؟ تفاوت این استدلال شما با استدلال کیهان که تمام مخالفین جمهوری اسلامی را مامور موساد و سیا میداند در چیست؟ آیا نمیشود که شخصی هم از شهرام همایون خوشش نیاید و هم با دولت ایران مشکل داشته باشد؟ بر فرض که اصلا مهران مدیری این برنامه را به فرموده ارکان نظام انجام داده باشد آیا این عمل ازارزشهای کار بی نظیر قهوه تلخ کم میکند که تحدید به تحریم و یا کپی کردن آن میکنید ؟
0 نظرات:
ارسال یک نظر