همواره یکی از نقاط ضعف جنبش سبز نداشتن ابزار اطلاعرسانی کافی و اتکای بیش از اندازه آن به اینترنت عنوان شده است و همین سبب فروکش کردن آتش اعتراضات به مرور میشود
همگی روز قدس سال 88 و روزهای پیش از آن را به یاد داریم که در حدود یک ماه تمام فعالین هم و غمشان این بود که مردم را برای شرکت در راهپیمایی روز قدس دعوت کنند از آنهایی که عکس موسوی را بر بالای پل نیایش گذاشتند تا دختر جوانی که در اتوبوس اعلامیه پخش میکرد تا دیوارنویسها و اسکناس نویسها و نتیجه آن را در روز قدس سال 88 دیدیم که چگونه پس از وقفه ای کوتاه ناگهان ملت آنچنان خروشید که از دست حکومت هیچ کاری بر نیامد جز حرف مفت زدن و انکار همه چیز اما پس از آن روز به روز فشار وخفه قان بیشتر شد تا جایی که جنبش فقط به درون اینترنت و فضای مجازی رفت و در بیرون تقریبا اثری از آثارش نبود و هرچه بیشتر به اینترنت متکی شد و از فضای بیرون غافل روز به روز ضعیف تر شد تا جایی که در 22 بهمن 88 عملا کاری از پیش نبرد و یک سال خانه نشین شد تا رسیدیم به 25 بهمن با اینکه تنها یک هفته پیش از آن تصمیم آقایانن موسوی و کروبی برای 25 بهمن اعلام شد اما به نظر رسید دوباره جنبش به خروش آمد تا بار دیگر از اینترنت جدا شود و به سطح خیابان برسد همین یک هفته اطلاعرسانی و دعوت مردم در بیرون از اینترنت حتی اگر به اندازه روز قدس 88 نبود اما همین مقدار حماسه 25 بهمن را رقم زد اما باز به نظر میرسد که با هربار موفقیت جنبش ناگهان اتفاقی میافتد که همگی باز به اینترنت برمیگردند و فراموش میکنند که عرصه مبارزه در بیرون از خانه و در خیابان است و آنچه مردم را به خیابان کشید دیوار نوشته ها و صحبتهای در تاکسی و مترو بود نه لینکهای بالاترین و ... تا بار دیگر شکست و سستی پدید آید و باز به یادمان بیاید که باید بر دیوارها و اسکناسها وشعار بنویسیم و نه در فیسبوک و توییتر
بیایید از هم اکنون بار دیگر به مثابه 25 بهمن عزم خود را برای رساندن خبر 11 اسفند به گوش مردمان جزم کنیم و در از لپتاپ ها و رایانه ها بکنیم و به کوچه و بازار برویم زیرا که وقت تنگ است و بسیارند مردمان که هنوز از 11 اسفند خبر ندارند و اگر همینگونه پیش بورد باز هم خبردار نخواهند شد
همگی روز قدس سال 88 و روزهای پیش از آن را به یاد داریم که در حدود یک ماه تمام فعالین هم و غمشان این بود که مردم را برای شرکت در راهپیمایی روز قدس دعوت کنند از آنهایی که عکس موسوی را بر بالای پل نیایش گذاشتند تا دختر جوانی که در اتوبوس اعلامیه پخش میکرد تا دیوارنویسها و اسکناس نویسها و نتیجه آن را در روز قدس سال 88 دیدیم که چگونه پس از وقفه ای کوتاه ناگهان ملت آنچنان خروشید که از دست حکومت هیچ کاری بر نیامد جز حرف مفت زدن و انکار همه چیز اما پس از آن روز به روز فشار وخفه قان بیشتر شد تا جایی که جنبش فقط به درون اینترنت و فضای مجازی رفت و در بیرون تقریبا اثری از آثارش نبود و هرچه بیشتر به اینترنت متکی شد و از فضای بیرون غافل روز به روز ضعیف تر شد تا جایی که در 22 بهمن 88 عملا کاری از پیش نبرد و یک سال خانه نشین شد تا رسیدیم به 25 بهمن با اینکه تنها یک هفته پیش از آن تصمیم آقایانن موسوی و کروبی برای 25 بهمن اعلام شد اما به نظر رسید دوباره جنبش به خروش آمد تا بار دیگر از اینترنت جدا شود و به سطح خیابان برسد همین یک هفته اطلاعرسانی و دعوت مردم در بیرون از اینترنت حتی اگر به اندازه روز قدس 88 نبود اما همین مقدار حماسه 25 بهمن را رقم زد اما باز به نظر میرسد که با هربار موفقیت جنبش ناگهان اتفاقی میافتد که همگی باز به اینترنت برمیگردند و فراموش میکنند که عرصه مبارزه در بیرون از خانه و در خیابان است و آنچه مردم را به خیابان کشید دیوار نوشته ها و صحبتهای در تاکسی و مترو بود نه لینکهای بالاترین و ... تا بار دیگر شکست و سستی پدید آید و باز به یادمان بیاید که باید بر دیوارها و اسکناسها وشعار بنویسیم و نه در فیسبوک و توییتر
بیایید از هم اکنون بار دیگر به مثابه 25 بهمن عزم خود را برای رساندن خبر 11 اسفند به گوش مردمان جزم کنیم و در از لپتاپ ها و رایانه ها بکنیم و به کوچه و بازار برویم زیرا که وقت تنگ است و بسیارند مردمان که هنوز از 11 اسفند خبر ندارند و اگر همینگونه پیش بورد باز هم خبردار نخواهند شد